لحظه به لحظه با بزرگترین وداع جام جهانی
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۸۳۶۲۸
به گزارش "ورزش سه"، تمام شد. خوشبینترین هواداران کریستیانو رونالدو هم نمیتوانند تصور کنند که او در جام جهانی ۲۰۲۶ پای به آمریکا، مکزیک و کانادا بگذارد. در همین جام جهانی تحلیل قوای رونالدو به وضوح مشخص بود و همه امیدوار بودند در این آخرین جام جهانی، همه چیز طور دیگری پیش برود.
اما ورزشگاه الثمامه به آخرین جایی تبدیل شد که رونالدو بازی در جام جهانی را تجربه میکند و مراکش به واپسین شکنجهگر کریستیانو.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته نیمکتنشینی بعد از ۲۶ بازی رسمی و طرح شایعات همیشگی حول رونالدو، باعث شد تا او دوباره مثل یکی دو سال اخیر در حاشیه فرو برود و دوباره حس روزهای پایانی یک ستاره را به طرفداران فوتبال بدهد. مثل ستارهای که دورهاش به پایان رسیده اما انگار خط پایان را نمیبیند، تقلا میکند و میجنگد و دست و پا میزند اما در لحظه شروع بازی، محکوم است به تماشای نمایش یک جوان ۲۱ ساله در جای خود؛ این شکنجه اول پیش از شکست مقابل مراکش بود.
رونالدو اما در ظاهر خود را یک قطعه از پازلی نشان میدهد که قرار است در قالب تیم، موفقیت را حاصل کند. بنابراین زمانی که لنز عکاسان، ۲۲ ستاره درون زمین را رها و روی صورتش زوم کردهاند، به آرامی سرود ملی را زمزمه میکند و است روی شانه همتیمی کناری میگذارد - این تازه شروع یک روز پرماجراست.
شکار او در لحظه گلی که پرتغال را حذف کرد، خنده تلخش را نشان میدهد. انگار قرار نیست اوضاع آنطور که همیشه برای رونالدو پیش رفته، جلو برود. پس در شروع نیمه دوم، سانتوس به سراغش میرود و آخرین نکات را گوشزد میکند. ماموریت مشخص است: نجات پرتغال - کاری که بارها و بارها انجامش داده.
اگرچه سی آر سون ستاره پرتغال در جام جهانی ۲۰۲۲ نبود و این القاب را به جوانترها واگذار کرد اما در روزگاری که زمان زیادی از آن نگذشته، رونالدو تیم ملی کشورش را به دندان گرفته بود. وقتی در پلی آف جام جهانی ۲۰۱۴ توانست سه گل برای پرتغال بزند و در جدال با سوئد و زلاتان، یک تنه تیمش را به جام جهانی ببرد.
او در این سالها آنقدر درخشید و برای تیمملی کشورش گل زد تا در لحظه تعویض، هوادارانش به چیزی جز گل شماره ۱۱۹ در این جدال حساس فکر نکنند. رونالدو هم در خط حمله کنار گونسالو راموس قرار گرفت و در ۳۸ سالگی بیشترین میزان تلاش برای رسیدن به گل را انجام داد.
پرتغال پس از ورود رونالدو دو موقعیت بزرگ داشت که رد پای فوقستاره در هر دو گل مشاهده میشود: یک کنترل و پاس به ژائو فلیکس که گلر مراکش دروازه را نجات داد و یک فرار از بین دو مدافع حریف که دوباره سد بزرگ یاسین بونو مانع از فروپاشی دروازه سرخپوشان مغربی شد.
البته که شاید رونالدو در سالهای گذشته میتوانست تک موقعیتها را به تور بنشاند و از نیمچه فرصتها گل بسازد و حالا به وضوح بخشی از کیفیت خود را در اثر طبیعی بالا رفتن سن از دست داده اما دیگر ستارههای پرتغال نیز هیچ کاری برای او نکردند. ارسالها جملگی به او نرسید و هیچ پاسی از خط دفاعی فشرده مراکش رد نشد.
رونالدو شب گذشته چهره یک فوتبالیست از خود گذشته با درک تیمی را هم نشان داد. زمانی که خودش یک ضربه ایستگاهی گرفت اما برای شلیک، پشت توپ نایستاد. حتی در سایر ضربات ایستگاهی که فاصله کمتری هم تا دروازه داشتند نیز او ترجیح داد به داخل محوطه جریمه برود و منتظر سانتر برونو فرناندز مغرور بماند؛ سانتری که هرگز فرا نرسید.
کریستیانو البته با این شکست نیز همچنان یکی از بهترین بازیکنان تاریخ و یکی از پرافتخارترین ورزشکاران جهان است. او آنقدر جام و جایزه برده که جای خالی جام جهانی در میان آنها گم شود اما شکست این چنینی، هضمش برای رونالدو ساده نخواهد بود.
بنابراین زمانی که سوت پایان بازی زده شد، کریستیانو با چشمانی اشکبار زمین را ترک کرد. او حالا دیگر نه رئال مادرید را دارد که دق دلی ناکامی در پرتغال را با پیراهن این تیم و روی تیمهای لالیگایی خالی کند و نه مجالی برای امتحان یک شانس دیگر در جام جهانی. پس این گریه، با سال ۲۰۰۶ تفاوت زیادی دارد و شاید به همین خاطر هم باشد که جهان فوتبال را تسخیر کرده و بی اغراق، تصویر مهمتری از شادی شگفتیسازان مراکش بوده است.
رونالدو برخلاف په په و برونو، ترجیح داد به داوری هم اعتراض کند. شاید برای او کسر شأن هم داشته باشد که بعد از باخت این مدلی، تقصیر را گردن داور بیاندازد. او اشک ریختن در تنهایی خود را انتخاب کرد، وقتی حتی حوصله نداشت با طرفدارانش هم عکس یادگاری بگیرد.
برای رونالدو، دنیا در همینجا تمام شد. ناپلئون قصه فوتبال بعد از اینکه شرق و غرب را فتح کرد، مقابل سوییس به تبعیدگاه نیمکت ذخیرهها رفت، مثل بناپارت یک فرصت دیگر به دست آورد اما «نبرد واترلو» برای سی آر سون در استادیوم ثمامه رقم خورد تا خط پایانی باشد بر ۱۶ سال تلاش برای فتح جام جهانی.
شاید رونالدو در لحظاتی که ماتم گرفته بود و اشک میریخت، به کابوس بعدی فکر میکرد؛ اینکه لیونل مسی جام جهانی را فتح کند و بعد خیز بردارد برای آقای گلی ملی جهان. چه لحظات سختی را سپری میکنی کریس...
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: جام جهانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۸۳۶۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«انقلاب میخک» پرتغال که منجر به دموکراسی در این کشور شد را بشناسیم
به گزارش جماران به نقل از یورونیوز، ساکنان پایتخت پرتغال در حالی روز پنجشنبه پنجاهمین سالگرد انقلاب میخک را که یادآور مبارزه با دیکتاتوری و پیروزی است جشن گرفتند که حمایت از راست افراطی طی سالهای اخیر در این کشور، همانند اغلب نقاط اروپا بیش از گذشته مورد استقبال قرار گرفته است.
دهها هزار نفر روز پنجشنبه برای گرامیداشت جشن پنجاهمین سالگرد «انقلاب میخک» در پرتغال که طولانیترین دیکتاتوری فاشیستی اروپا را سرنگون کرد و دموکراسی را در این کشور به ارمغان آورد، به خیابانهای لیسبون، پایتخت سرازیر شدند.
جمعیت زیادی از ساکنان لیسبون در این راهپیمایی حضور داشتند و ضمن در دست داشتن گلهای میخک و برافراشتن پرچمهای کشورشان شعار «۲۵ آوریل همیشه؛ فاشیسم هرگز دوباره!» سر دادند.
آنتونیو اولیویرا سالازار، پرتغال را از سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۶۸ تحت سلطه خود داشت، اما حکومت اقتدارگرای فوق محافظهکار او با جانشینش مارسلو کائتانو، تنها شش سال دیگر تداوم یافت و سرانجام در ۲۵ آوریل ۱۹۷۴ با انقلاب میخک از هم فروپاشید.
این انقلاب تقریبا بدون خونریزی توسط گروهی از افسران جوان ارتش که خواهان دموکراسی و پایان دادن به جنگهای طولانیمدت علیه جنبشهای استقلال در مستعمرات آفریقا بودند، پایهریزی و هدایت شد. کودتای نظامی توسط گروه «کاپیتانهای آوریل» منجر به استعمارزدایی سریع شد.
مشارکت ساکنان پایتخت در جشنی ملی که یادآور مبارزه با دیکتاتوری است در حالی صورت میگیرد که حمایت از راست افراطی طی سالهای اخیر در پرتغال، همانند اغلب نقاط اروپا بیش از گذشته به چشم میخورد.
جشنهای روز پنجشنبه در میدان کومِرس (تجارت) لیسبون، در کنار رودخانه تاگوس آغاز شد، جایی که دو ناوچه نیروی دریایی این کشور پهلو گرفته بودند.
همزمان، جنگندههای نیروی هوایی در آسمان به پرواز درآمدند، خودروهای نظامی در مسیر تعیین شده حرکت کردند و بیش از ۴۰۰ سرباز در این مراسم رژه رفتند و سرود ملی کشورشان را خواندند.
ژوائو مارسلینو، شهروند ۷۴ ساله پرتغالی که از جمله شرکت کنندگان در جشنهای سالگرد انقلاب میخک در لیسبون است نسبت به اوجگیری گرایشهای افراطی در کشورش ابراز نگرانی میکند.
وی میگوید که ظهور چشمگیر جریانهای عوامگرا و راست افراطی طی سالهای اخیر در پرتغال که به گفته او بازتابی از یک رویکرد مشابه در دیگر کشورهای عضو اتحادیه محسوب میشود بسیار نگران کننده است زیرا «راه حلهای خوبی را برای هیچ کشوری به ارمغان نمی آورد.»
این شهروند سالخورده پرتغالی میافزاید: «نگرانم که بعد از ۵۰ سال دموکراسی هنوز عدهای از مردم آنگونه که باید آگاه نشده باشند... حال آنکه راست افراطی در حال پیشروی است زیرا احزاب اصلی به توسعه کشور کمک نمیکنند.»
مارسلو ربلو دی سوسا، رئیس جمهوری پرتغال طی سخنانی در حضور نمایندگان پارلمان گفت که همه «باید به نیروی حیاتی دموکراسی واقف باشند و به سطحی از فروتنی و ذکاوت برسند که همواره دموکراسی، حتی نمونه ناقص آنرا به دیکتاتوری ترجیح دهند.»
به رغم آنکه نظام دموکراسی چندحزبی حاکم بر پرتغال از سال ۱۹۷۴ همواره تداوم داشته و زیرساختهای آن بواسطه عضویت در اتحادیه اروپا و کمک صندوقهای توسعه به شکل قابل توجهی مدرن شده، اما پرتغال همچنان فقیرترین کشور اروپای غربی باقی مانده است.
نارضایتی از بحران مسکن ناشی از افزایش مداوم اجاره بها به همراه دستمزدهای پایین، خدمات بهداشتی ضعیف و موارد که از فساد در احزاب اصلی کشور حکایت دارد، باعث تقویت راست افراطی در پرتغال شده است.
ژوزه دوارته، جوان ۲۹ ساله پرتغالی میگوید که امسال جشن گرفتن انقلاب به دلیل ظهور راست افراطی که او امیدوار است موقتی باشد، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
به گفته این شهروند پرتغالی: «ما همه میتوانیم با میراث به جا مانده از آنهایی که انقلاب ۲۵ آوریل را رقم زدند، با راست افراطی مبارزه کنیم.»
«فیل در اتاق»
آنتونیو کاستا پینتو، محقق علوم سیاسی دانشگاه لیسبون معتقد است در حالی که اکثر پرتغالیها لیبرال دموکراسی را پذیرفته و به انقلاب ۲۵ آوریل افتخار می کنند، محبوبیت روزافزون چِگا، حزب پوپولیست و ضد مهاجر پرتغال، به مثابه «فیلی در اتاق» که در جشنهای انقلاب میخک امسال بود. (کنایه به مشکلی بزرگ که هیچکس نمیخواهد به آن فکر کند و یا آنرا به چالش بکشد.)
وی میافزاید : «چگا افرادی را به سوی خود جذب کرده که نگاهی تجدیدنظرطلبانه به تاریخ دارند و برآنند که استعمار و امپراتوری چندان بد هم نبودند و باید به گذشته پرتغال و نمادهای آن بها داد.»
چگا به طور مکرر از شعار سالازار یعنی «خدا، میهن پرستی و خانواده» استفاده می کند و به این سه «کار» را نیز افزوده است.
آندره ونتورا، رهبر چگا، انگ فاشیست بودن به خود یا حزبش را رد میکند و میگوید که این حزب ضد ساختار است و می خواهد قانون اساسی پرتغال را تغییر دهد.
ونتورا روز پنجشنبه در پارلمان، با متهم کردن سوسیال دموکراتهای حاکم و اپوزیسیون سوسیالیست به ناتوانی در پایان دادن به فقر در کشور، گفت: «پنجاه سال پیش انقلابی کردیم که به ما آزادی داد، اما در ادامه عزت را از ما گرفت.»
چگا که در سال ۲۰۱۹ تأسیس شد، سومین حزب بزرگ پرتغال است؛ این حزب راست افراطی تعداد نمایندگان خود را در انتخابات پارلمانی مارس چهار برابر کرد و به ۵۰ نفر رساند.